درحال مشاهده: مرجع تخصصی آب و فاضلاب | سرمایه گذاری

,.


ادعونیاهدای خون
موسسه محک
اهداء عضو

ارائه چارچوب فرایند همکارانه در افزایش تاب آوری تصفیه خانه های آب و فاضلاب در مواجهه با سیلاب

۱۳۹۸/۰۳/۲۴
10:27
امیرحسین ستوده بیدختی
 | 

مقاله ارائه چارچوب فرایند همکارانه در افزایش تاب آوری تصفیه خانه های آب و فاضلاب در مواجهه با سیلاب
محمد کارآموز - استاد، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تهران، تهران، ایران
پویا خلیلی - دانشجوی کارشناسی ارشد، مهندسی عمران- منابع آب، دانشگاه تهران، تهران، ایران
چکیده مقاله:
قرارگیری تصفیه خانه ها در مناطق ساحلی لزوم افزایش توجه به این زیرساخت ها را افزایش می دهد. وقوع سیلاب می تواند باعث آب گرفتگی اجزا و افزایش بار ورودی به تصفیه خانه شود که این امر موجب کاهش عملکرد قسمت های مختلف این زیرساخت و خسارت های هنگفت می شود. در این مطالعه، در راستای کاهش خطرپذیری تصفیه خانه ها در برابر سیل، به منظور کمی سازی خصوصیات تصفیه خانه از شاخص تاب آوری استفاده شد. برای ارتقای عملکرد تصفیه خانه در مواجهه با سیل دو رویکرد اصلی رفتار همکارانه میان تصفیه خانه ها و تخصیص مالی میان بخش های قابل سرمایه گذاری درون هر تصفیه خانه مورد ارزیابی قرار گرفت. به این منظور در رویکرد اول، خصوصیاتی از تصفیه خانه که با سرمایه گذاری مالی قابل بهبود هستند، شناسایی شدند و تخصیص بودجه در میان هریک به منظور ارتقای عملکرد سیستم مورد بررسی قرار گرفت. به علاوه، رویکردهای مدیریتی پیشنهادی برای درک دقیق تر سیستم نیز ارائه شد. در نتیجه، رویکرد بهره برداری توامان بین تصفیه خانه ها و ارتقای عملکرد این زیرساخت ها با ایجاد ارتباط بین تصفیه خانه های مجاور محقق می شود. به منظور ایجاد این ارتباط و همکاری که مبنای کار مقاله می باشد، عملکرد تصفیه خانه های مجاور به صورت یکپارچه در نظر گرفته شد. در ادامه، نتایج رویکرد بهره برداری توامان و میزان اثرگذاری آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در این پژوهش، سه همکاری شامل تصفیه خانه هایBowery Bay، Tallman، Newtown Creek و Red Hook تاب آوری را به میزان قابل توجهی بهبود داده است. چارچوب ارائه شده در این پژوهش برای به کارگیری در سایر تصفیه خانه های فاضلاب مناطق ساحلی پیشنهاد می شود.
کلیدواژه‌ها:
تاب آوری, سیل, تصفیه خانه, سرمایه گذاری, همکاری


مرجع تخصصی آب و فاضلاب

اشتغال و سرمایه گذاری

۱۳۹۶/۰۷/۰۸
19:35
امیرحسین ستوده بیدختی
 | 
اﯾﻦ ﮔﺰاره ﮐﻪ ﺑﺮاى اﯾﺠﺎد اﺷــﺘﻐﺎل ﺑﺎﯾﺪ ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔــﺬارى ﮐﺮد"، ﻫﯿﭽﮕﺎه ﺑﺎ ﻓﻠﺴــﻔﻪ ﮐﺎرى ﻣﻦ ﺟﻮر در ﻧﻤﻰ آﻣﺪ، و ﻫﻨﻮز ﻫﻢ ﺑﺎ اﯾﻦ ادﻋﺎﻫﺎ ﻣﺸــﮑﻞ دارم. اﻣﯿﺪوارم از زاوﯾﻪ اى دﯾﮕﺮ، ﺗﻮﺟﻪ ﺧﻮاﻧﻨﺪﮔﺎن را ﺑﻪ راﺑﻄﻪ ﺑﯿﻦ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى و اﺷﺘﻐﺎل ﺟﻠﺐ ﮐﻨﻢ. اﺑﺘﺪا ﻣﺎﯾﻠﻢ ﺑﻪ ﺑﺤﺚ ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى ﺑﭙﺮدازم. ﭼﻨﺪ وﻗﺘﻰ اﺳــﺖ ﮐﻪ ﻣﺆﺳﺴــﻪ ﻫــﺎى اﻋﺘﺒﺎرى دﭼﺎر ﻣﺸــﮑﻼت ﻣﺎﻟﻰ ﺷــﺪه اﻧﺪ. ﺑﻪ ﻃﻮر ﺧﻼﺻﻪ دﺳــﺘﻪ اى از اﯾﻦ ﻣﺆﺳﺴــﺎت اﻣﮑﺎن ﭘﺮداﺧﺖ اﺻﻞ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﻣﺸــﺘﺮﯾﺎن ﺧﻮد را ﻧﺪارﻧﺪ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻋﻠﺖ ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاران ﺑﻪ ﻣﺴــﺌﻮﻻن ﮐﻼن ﻣﺎﻟﻰ ﮐﺸــﻮر رﺟﻮع ﮐﺮده، درﺧﻮاﺳــﺖ ﺑﺎزﭘﺮداﺧﺖ ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﺧﻮدﺷــﺎن را ﮐﺮده اﻧﺪ. زﻣﺎﻧﻰ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻣﻮﻓﻖ ﺑﻪ درﯾﺎﻓﺖ ﻧﻈﺮ ﻣﻮاﻓﻖ ﻣﺴــﺌﻮﻻن ﻧﺸﺪه اﻧﺪ، اﻗﺪام ﺑﻪ ﺑﺮﮔﺰارى ﮔﺮدﻫﻤﺎﯾﻰ در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺷــﻌﺐ ﻣﺆﺳﺴــﺎت ﻓﻮق ﮐﺮده اﻧﺪ ﺗﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺎ زﺑﺎن زور آﻧﭽﻪ را ﮐﻪ ﺑﻌﻀﺎً ﭘﺲ اﻧﺪاز ﻋﻤﺮﺷــﺎن اﻋﻼم ﻣﻰ ﮐﺮدﻧﺪ، اﯾﻨــﮏ ﭘﺲ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ. ﻧﻈﺮات در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﯾﻦ ﻃﺮز رﻓﺘﺎر ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﻮده اﺳــﺖ،  ﺑﺎ اﯾﻦ وﺻﻒ ﮐﻪ اﮐﺜﺮ ﺳــﺎﯾﺖ ﻫﺎ )ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻰ آﯾﺪ( ﺟﺎﻧﺐ ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاران را ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﺑﻌﻀﻰ اوﻗﺎت ﻫﻢ،  ﺑﻪ ﻧﺪرت اﻟﺒﺘﻪ، ﻣﻘﺎﻣﻰ ﯾﺎ ﻣﺴــﺌﻮﻟﻰ اﻋﻼم ﮐﺮده ﮐﻪ ﻫﺮ ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارﯾﻰ رﯾﺴﮏ ﺧﻮد را دارد. ﻣﻰ داﻧﯿﺪ رﯾﺴــﮏ ﭼﯿﺴﺖ؟ واﻗﻌﻪ اى ﮐﻪ ﺑﺎ اﺣﺘﻤﺎل ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه اى ﺑﻪ وﻗﻮع ﻣﻰ ﭘﯿﻮﻧﺪد. ﻣﻰ داﻧﯿﺪ اﺣﺘﻤﺎل ﭼﯿﺴــﺖ؟ ﺷــﺎﺧﺺ اﻧﺪازه ﮔﯿﺮى ﺷﺎﻧﺲ. ﭘﺲ ﺷــﺎﻧﺲ ﭼﯿﺴﺖ؟ آﻧﭽﻪ ﺗﻘﺪﯾﺮ اﺳــﺖ. ﻗﺒﻞ از اﯾﻨﮑﻪ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻰ ﭘﺎﯾﻪ ﺗﺮ از آﻧﻰ ﺑﺸﻮد ﮐﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﮐﻨﺘﺮل ﺑﺎﺷﺪ، اﺳﺎس ادﻋﺎى ﺧﻮد را ﻣﻄﺮح ﻣﻰ ﮐﻨﻢ. آﯾﺎ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬار ﻣﻰ داﻧﺴــﺘﻪ ﮐﻪ ﺿﻤﺎﻧﺘﻰ در ﺧﺼﻮص ﺳــﻮدآور ﺑﻮدن ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارﯾﺶ وﺟﻮد ﻧﺪاﺷــﺘﻪ؟ ﺑﻪ رﻏﻢ اﯾﻨﮑﻪ ﭼﻨﯿﻦ داﻧﺸــﻰ ﻣﻰ داﺷﺘﻪ،  آﯾﺎ درﺧﻮاﺳﺖ اﻣﺮوز وى ﺑﺮاى ﻋﻮدت اﺻﻞ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ اش ﻣﻮﺟﻪ اﺳﺖ؟ اﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ادﻋﺎ ﻣﻄﺮح ﺷﺪ، ﻧﻈﺮ ﺑﻨﺪه ﻣﺸﺨﺺ اﺳﺖ: ﻧﻪ. ﺑﺴــﯿﺎرﻧﺪ اﻓﺮادى ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﺳﻮد ﺑﺮدن، ﺧﻮد را ﯾﮕﺎﻧﻪ ﺧﺮدﻣﻨﺪ ﻋﺎﻟﻢ ﻓﺮض ﻣــﻰ ﮐﻨﻨﺪ، اﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﺤــﺾ اﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﺿﺮر ﻣﻮاﺟﻪ ﻣﻰ ﺷــﻮﻧﺪ، زﻣﯿﻦ و زﻣﺎن را ﻣﻘﺼﺮ ﻣﻰ ﭘﻨﺪارﻧﺪ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرﺗﻰ اﯾﻦ دﺳﺘﻪ از اﻓﺮاد ﺗﻨﻬﺎ ﺷﺮﯾﮏ در ﺳﻮد ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺑــﻪ ﻫﻨــﮕﺎم ﺿﺮر ﻣﻰ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﮐﻪ زﻣﺎن ﺑﻪ ﻋﻘﺐ ﺑﺮﮔﺮدد و ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﺧﻮد را ﭘﺲ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺑﺴــﯿﺎر ﻣﺮدرﻧﺪى ﻣﻰ آﯾﺪ، اﻣﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﮔﻮﻧﻪ اﺳﺖ. آﻧﭽﻪ از ﯾﺎدآورى واﻗﻌﻪ ﻣﺆﺳﺴــﺎت اﻋﺘﺒﺎرى ﻣﻨﻈﻮر داﺷﺘﻢ اﯾﻦ ﺑﻮد ﮐﻪ ﻫﺮ ﻓﺮد ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى ﻣﻰ داﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﺴــﺒﺖ ﺑﻪ آﻧﭽﻪ در آﯾﻨﺪه رخ ﻣﻰ دﻫﺪ، ﻫﯿﭻ اﺣﺪاﻟﻨﺎﺳــﻰ ﮐﻨﺘﺮل ﻧﺪارد، ﻋﻠﯿﺮﻏﻢ اﯾﻨﮑﻪ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺧﯿﻠﻰ ﻫﺎ ادﻋﺎﯾﻰ ﻣﻐﺎﯾﺮ ﺑﺎ اﯾﻦ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷــﻨﺪ. ﺑﺎ ﻋﻠﻢ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺣﻘﯿﻘﺖ، ﻣﯿﺰان ﺑﺮاى ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮى در ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى درﺳــﺖ ﯾﺎ ﻏﻠﻂ ﺑﻮدن ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى اﺳﺖ، ﻧﻪ آﻧﭽﻪ از ﻧﺘﯿﺠﻪ آن اﻧﺘﻈﺎر ﻣﻰ رود. ﻟﻄﻔــﺎً اﯾــﻦ ﺑﺤﺚ را ﮐﻤﻰ ﻏﻮر ﮐﻨﯿﺪ. ﺗﺼﻤﯿــﻢ در ﺧﺼﻮص اﯾﻨﮑﻪ در ﭼﻪ زﻣﯿﻨﻪ اى ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى ﮐﻨﯿﻢ، ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﺮ اﺳﺎس ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر ﺑﺎﺷﺪ. ادﻋﺎ اﯾﻦ اﺳــﺖ ﮐﻪ ذات ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى، اﯾﻨﮑﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ درﺳﺖ اﺳﺖ ﯾﺎ ﻏﻠﻂ، ﺑﻬﺘﺮ اﺳﺖ ﯾﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﻧﯿﺴﺖ، ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺪ ﻧﻈﺮ ﻗﺮار داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. در اﯾﻦ ﺻﻮرت ذات ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى، ﻣﺤﺮك ﻣﺎﺳﺖ ﻧﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر. اﮔﺮ ﻧﺘﯿﺠﻪ، ﻣﺤﺮك ﻋﻤﻞ و ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﺎ ﺑﺎﺷــﺪ ﭼﻪ ﺑﺴــﺎ ﮐﻪ ﺑﺴﺎن ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاران ﮐﺎﺳﭙﯿﻦ )ﭼﻪ اﺳﻢ زﯾﺒﺎﯾﻰ ﮐﻪ دﯾﮕﺮ ﺑﻪ زﯾﺒﺎﯾﻰ ﯾﺎد ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺷﺪ( ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﺿﺮر ﻫﻤﻪ را، ﺟﺰ ﺧﻮدﻣﺎن، ﻣﻘﺼﺮ ﻓﻼﮐﺖ ﺧﻮد ﺑﺪاﻧﯿﻢ. ﺑﺴــﯿﺎر ﺧُﺐ، ﭼﻪ ارﺗﺒﺎﻃﻰ اﺳﺖ ﺑﯿﻦ ﺑﺤﺚ ﺑﺎﻻ و اﺷﺘﻐﺎل؟ ﻣﻦ ﻫﻤﭽﻨﺎن ﭘﯿﮕﯿﺮ ﻣﺒﺤﺚ اﺷــﺘﻐﺎﻟﻢ و اﯾﻨﮑﻪ آﯾﺎ ﻣﻰ ﺷﻮد ﺑﺎ ﺷــﻨﺎﺧﺖ دﻗﯿﻖ ﺗﺮ، ﯾﺎ ﺻﺎدﻗﺎﻧﻪ ﺗﺮ، از اﺷــﺘﻐﺎل ﺑﺘﻮاﻧﯿﻢ راه ﺣﻠﻰ، اﮔﺮ ﻫﻤﻪ ﻗﺒﻮل ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ اﺷﺘﻐﺎل ﯾﮏ ﻣﺸﮑﻞ اﺳﺖ، ﺑﺮاى ﺣﻞ ﻣﺸــﮑﻞ ﺑﺪﻫﯿﻢ. ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺸــﺨﺺ ﻣﻦ ﻫﻤﭽﻨــﺎن ﭘﯿﮕﯿﺮ آن آﻣﺎر دو ﻣﯿﻠﯿﻮن ﺑﯿﮑﺎر ﻓﺎرغ اﻟﺘﺤﺼﯿﻞ داﻧﺸــﮕﺎﻫﻰ ﻫﺴــﺘﻢ. ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﻦ ﺑﺮ داﻧﺸــﮕﺎﻫﯿﺎن اﺳﺖ، ﯾﻌﻨﻰ ﮐﺴﺎﻧﻰ ﮐﻪ از داﻧﺸــﮕﺎه ﻓﺎرغ اﻟﺘﺤﺼﯿﻞ ﺷﺪه اﻧﺪ و اﯾﻨﮏ ﺑﯿﮑﺎر ﻣﻰ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺳﺆال اول ﻣﻦ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ آﯾﺎ ﻣﺤﺮك و اﻧﮕﯿﺰه اﯾﻦ دﺳﺘﻪ، از ﺣﻀﻮر در داﻧﺸﮕﺎه و ﺗﺤﺼﯿﻞ در آﻧﺠﺎ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺷﻐﻠﻰ در آﯾﻨﺪه، ﭘﺲ از ﻓﺎرغ اﻟﺘﺤﺼﯿﻠﻰ ﺑﻮده اﺳﺖ؟ اﮔﺮ ﭼﻨﯿﻦ ﺑﺎﺷﺪ، آﻧﮕﺎه داﺳﺘﺎن اﯾﻦ دوﺳﺘﺎن ﺑﺴﯿﺎر ﺷﺒﯿﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاران ﮐﺎﺳﭙﯿﻦ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ. ﯾﻌﻨﻰ ﺑﺮاى ﺗﺄﻣﯿﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ اى اﻗﺪام ﺑﻪ ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى ﮐﺮده اﻧﺪ. ﻣﻄﻤﺌﻨﺎً اﺷﺘﻐﺎل، ﺗﻤﺎﻣﻰ اﻧﮕﯿﺰه اﯾﻨﺎن ﻧﺒﻮده. ﻣﻰ ﺗــﻮان ﺑﻪ ﭘﺮﺳــﺘﯿﮋ اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ، ﻋﻼﻣﺖ ﻣﺜﺒﺖ زدن در ﯾﮑــﻰ از ﭼﻬﺎرﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎى ﻓﻬﺮﺳــﺖ ﮐﺎﻧﺪﯾﺪاى ﻣﻨﺎﺳــﺐ ازدواج ﺑﻮدن، ﯾﺎ اﺧﺬ اﻣﺘﯿﺎز ﻻزم ﺑﺮاى ﻣﻬﺎﺟﺮت ﻫﻢ اﺷــﺎره ﮐﺮد. اﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻫﺮ ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى دﯾﮕﺮى، اﯾﻦ اﺣﺘﻤﺎل وﺟﻮد داﺷــﺘﻪ ﮐﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﻄﺎﺑﻖ دﻟﺨﻮاه ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬار ﻧﺒﺎﺷﺪ. ﺣﺎل اﯾﻦ دﺳﺘﻪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻃﻰ ﮐﺮدن دوران داﻧﺸﮕﺎﻫﻰ از ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺷﻐﻞ ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر ﺧﻮد ﺷﮑﺴﺖ ﺧﻮرده اﻧﺪ، ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﺗﻬﺪﯾﺪى ﺑﺮاى اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﻰ ﮐﺸــﻮر ﺷﺪه اﻧﺪ. اﯾﻦ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ اى اﺳــﺖ ﮐﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﮐﺸــﻮر ﺧﻮد را ﻣﻮﻇﻒ ﺑﻪ رﻓﻊ آن ﻣــﻰ داﻧﺪ. اﻟﺒﺘﻪ دو ﻣﯿﻠﯿﻮن ﻓﺎرغ اﻟﺘﺤﺼﯿﻞ داﻧﺸﮕﺎﻫﻰ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ وﺟﻪ ﻧﻤﻰ ﭘﺬﯾﺮد ﮐﻪ ﺷﻐﻠﻰ را اﻧﺠﺎم دﻫﺪ ﮐﻪ در ﺧﻮر ﺧﻮد ﻧﻤﻰ داﻧﺪ. اﯾﻨﮑﻪ ﺳــﻪ ﻣﯿﻠﯿﻮن ﺗﺒﻌﻪ اﻓﻐﺎﻧﺴــﺘﺎن در اﯾﺮان ﺑﺎ ﻣﺸــﮑﻞ ﺑﯿﮑﺎرى ﻣﻮاﺟﻪ ﻧﯿﺴــﺘﻨﺪ، اﻣﺎ اﯾﺮاﻧﯿﺎن ﺑﯿﮑﺎرﻧﺪ، ﺧﻮد داﺳﺘﺎن ﮐﻤﺪى دﯾﮕﺮى اﺳﺖ.
ﺳـﮑﺎﻧﺲ آﺧﺮ،  راه ﺣﻞ: آﻧﺎن ﮐﻪ ﺑﻪ داﻧﺸﮕﺎه رﻓﺘﻪ اﻧﺪ، ﯾﺎ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى ﮐﺮده اﻧﺪ و ﯾﺎ اﯾﻨﮑﻪ واﻗﻌﺎً ﺑﻪ درس ﺧﻮاﻧﺪن ﻋﻼﻗﻪ داﺷﺘﻪ اﻧﺪ. اﮔﺮ ﻋﻼﻗﻪ داﺷﺘﻪ اﻧﺪ ﮐﻪ ﺣﻈﺶ را ﻫﻢ ﺑﺮده اﻧﺪ و ﻧﻮش ﺟﺎﻧﺸــﺎن، ﮔﻮاراى وﺟﻮدﺷــﺎن. اﻣﺎ اﮔﺮ ﺑﺮاى ﭘﯿﺪا ﮐﺮدن ﺷﻐﻞ راﻫﻰ داﻧﺸﮕﺎه ﺷﺪه اﻧﺪ،  ﺗﯿﺮﺷﺎن ﺑﻪ ﺳﻨﮓ ﺧﻮرده. ﻣﻰ داﻧﯿﺪ، در ﻗﺪﯾﻢ ﺑﯿﻦ ﺷــﺎﻏﻠﯿﻦ ﺣِﺮَف )ﺣﺮﻓﻪ ﻫﺎ( و ﺑﺎزار ﻧﯿﺎز ﯾﮏ ﺗﻨﺎﺳﺐ ﭘﺎﯾﺪار ﺑﺮﻗﺮار ﺑﻮد. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ دﻟﯿﻞ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺣِﺮَف از ﻃﺮﯾﻖ اﺳــﺘﺎدﮐﺎران اﻧﺠﺎم ﻣﻰ ﮔﺮﻓﺖ. ﻋﻠﻮم ﺟﺪﯾﺪ ﺗﻮاﻧﺴﺖ رﻣﺰ اﺳﺘﺎدﮐﺎران را ﺑﻪ ﻣﻌﺎدﻻت و ﻓﺮﻣﻮل ﻫﺎى رﯾﺎﺿﻰ و ﻣﺪﻟﺴــﺎزى ﻫﺎى ﻓﯿﺰﯾﮑﻰ و ﻣﻔﻬﻮﻣﻰ ﺗﺒﺪﯾــﻞ ﮐﻨﺪ. از اﯾﻦ راه ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺣِﺮَف ﺑﻪ ﺻﻮرت اﻧﺒﻮه، اﻣﮑﺎن ﭘﺬﯾﺮ ﺷــﺪ. ﻗﺒﻼً ﺷــﺨﺺ ﺳﺎل ﻫﺎ در ﻧﺰد اﺳــﺘﺎدﮐﺎر دوره ﻣﻰ دﯾﺪ ﺗﺎ ﺑﻔﻬﻤﺪ ﻣﺜﻼً ﻗﻨﺪاق ﯾﮏ ﺗﻔﻨﮓ را ﭼﻄﻮر ﺑﺴﺎزد، ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻔﻨﮕﭽﻰ ﻣﺸــﻬﻮر ﻣﻰ ﺷﺪ. اﻣﺮوز اﻧﺤﻨﺎى دﺳﺘﻪ ﺗﻔﻨﮓ ﯾﮏ ﺗﺎﺑﻊ رﯾﺎﺿﻰ اﺳﺖ، دﯾﮕﺮ ﻧﯿﺎزى ﺑﻪ اﺳﺘﺎدﮐﺎر ﻧﯿﺴﺖ،  اﻣﺎ ﺑﻪ ازاى آن، ﻫﺰاران ﺳﺎزﻧﺪه دﺳــﺘﻪ ﺗﻔﻨﮓ از داﻧﺸﮕﺎه ﻫﺎ ﻓﺎرغ اﻟﺘﺤﺼﯿﻞ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ، درﺣﺎﻟﻰ ﮐﻪ ﻧﯿﺎز ﺟﺎﻣﻌﻪ در دوران ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻪ دﺳــﺘﻪ ﺗﻔﻨﮓ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﻰ ﮐﻨﺪ. داﺳــﺘﺎن ﻣﻰ ﺷــﻮد ﻫﻤﺎن داﺳﺘﺎن ﭘﯿﺎز و ﺳــﯿﺐ زﻣﯿﻨﻰ، ﮐﻪ ﮐﺸﺎورز ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﻓﺼﻞ از ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎزار ﻋﻘﺐ ﻣﻰ ﻣﺎﻧﺪ.  
آﯾﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﻌﺪاد داﻧﺸﮕﺎه ﻫﺎ را ﮐﻤﺘﺮ ﮐﻨﯿﻢ؟ 
آﯾﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﻨﻬﺎ ﮐﺴﺎﻧﻰ ﮐﻪ ﺑﻪ درس ﺧﻮاﻧﺪن و ﯾﺎدﮔﯿﺮى ﻓﻨﻮن ﻋﻼﻗﻪ ﻣﻨﺪﻧﺪ، ﯾﻌﻨﻰ ﺣﺎﺿﺮﻧﺪ در راه ﯾﺎدﮔﯿﺮى اﯾﺜﺎر ﮐﻨﻨﺪ، وارد اﯾﻦ ﻣﺮاﮐﺰ ﺷﻮﻧﺪ؟ ﻇﺮﻓﯿﺖ داﻧﺸــﮕﺎﻫﻰ ﻣﺎ ﭼﻪ ﺗﻨﺎﺳــﺒﻰ ﺑﺎ ﻇﺮﻓﯿﺖ ﺻﻨﻌﺘﻰ و ﯾﺎ ﺑﻮروﮐﺮاﺳﻰ 
اﯾﺮان دارد؟اﻣــﺎ ﻓﺎرغ اﻟﺘﺤﺼﯿﻼﻧﺶ ﺑﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳــﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاران ﺷﮑﺴــﺖ ﺧﻮرده، اﯾﻨﮏ ﺑﺎ ﮔﺮدﻫﻤﺎﯾﻰ در ﺟﻠﻮى ﭼﺸــﻢ ﻣﻠﺖ، ﻣﻠــﺖ را ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺑﻪ ﻧﺎ اﻣﻨﻰ ﻣﻰ ﮐﻨﻨﺪ! ﻫﻤﻪ ﻋﺎﺷــﻖ ﺳﻮد ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى ﻫﺴــﺘﻨﺪ، ﻧﻪ ﻋﺎﻟِﻢ ﺑﻪ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارى. ﺑﺎز ﻫﻢ ﺧﻮاﻫﻢ ﮔﻔﺖ اﻧﺸﺎﷲ.

مرجع تخصصی آب و فاضلاب

لیست مطالب

سعی بر آن است که مطالب مرجع تخصصی آب و فاضلاب شامل مسایل ، مقالات و اخبار عمران آب و فاضلاب,آب و فاضلاب و به صورت تخصصی فرآیند های تصفیه آب و فاضلاب،مهندسی آب و فاضلاب و صنعت آب و فاضلاب باشد.
دانشنامه آنلاین آب و فاضلاب
رشته های مرتبط:مهندسی عمران آب و فاضلاب،مهندسی تکنولوژی آب و فاضلاب،مهندسی آب و فاضلاب،محیط زیست،مهندسی بهداشت محیط،مهندسی آب،مهندسی شیمی و...


امیرحسین ستوده بیدختی
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به مرجع تخصصی آب و فاضلاب است. |طراحی و توسعه:امیرحسین ستوده بیدختی|